
۱۳۹۰ مهر ۸, جمعه
ماموران امنيتي رژیم به منزل وكيل كوهنوردان آمريكايي يورش بردند

۱۳۹۰ مهر ۵, سهشنبه
ارسال پارازیت توسط رژیم و واکنش جهانی
شورای اطلاع رسانی دولت آمريکا (بی بی جی) و بنگاه سخن پراکنی بريتانيا (بی بی سی) در بيانيه مشترکی با اعتراض به اقدامات جمهوری اسلامی عليه رسانههای مستقل و تهديد و ارعاب روزنامهنگاران، خواستار محکومیت اين رفتار ايران در ، این شبکه و بی بی جی (مرجع اصلی رسانه های رادیو و تلویزیونی در آمریکا) از سازمان ملل خواستند این رفتار ایران را محکوم کند.
همین چند روز پیش ماموران دولتی ایران چندین مستند ساز مستقل را بر اساس این اتهام مبهم دستگیر کردند که آنان با بی بی سی فارسی فارسی همکاری می کرده اند. این بازداشت ها با پخش یک مستند تلویزیونی درباره رهبر ایران در تلویزیون فارسی بی بی سی مصادف شد".
بر اساس این گزارش، شورای اطلاع رسانی دولت آمريکا که يک نهاد دولت فدرال محسوب میشود بر مجموعهای از رسانهها که برای خارج از آمریکا برنامه پخش میکنند، از جمله راديو اروپای آزاد/رادیو آزادی و صدای آمريکا، نظارت میکند.
در بخش ديگری از اين بيانيه همچنين به بازداشتهای مستندسازان در ايران به اتهام ارتباط با بی بی سی اشاره شده و آمده است: «طی چند روز اخير ، چند مستندساز توسط ماموران (امنيتی ) ايران بر اساس اتهامات مبهم همکاری با بی بی سی فارسی بازداشت شدند. اين دستگيریها با پخش مستندی درخصوص رهبر ايران از تلويزيون بی بی سی فارسی مصادف بود.»
بی بی جی و بی بی سی در بيانيه خود تصريح کرده اند: "ما از اقدامات خودسرانه از جمله ارسال پارازيت، اختلال مداوم در اينترنت، تهديد و ارعاب روزنامهنگاران، مخالفان حکومت و فعالان اينترنتی و هک کردنها ابراز تاسف میکنيم. اين تاکيتکها عليه بی بی سی فارسی، راديو فردا (بخش فارسی) راديو اروپای آزاد/ راديو آزادی، و شبکه فارسی صدای امريکا به کار گرفته شده است."
رادیو اروپای آزاد نیز در انعکاس این بیانیه آورده است " بی بی جی و بی بی سی به اقدامات حکومت جمهوری اسلامی برای ساکت کردن رسانههای مستقل در ايران اعتراض می کنيم."
تعیین سفیر ویژه اتحادیه اروپا برای شهر اشرف
اتحادیه اروپا سفیر ویژه ای را
برای اشرف که اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در آن ساکن هستند تعیین کرد. رویترز خبر
داد که تحادیه اروپا یک دیپلمات بلندپایه بلژیکی را برای کمک به حل مشکلات اردوگاه
اشرف در عراق منصوب کرد. کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا ژان دو
رویت را به عنوان مشاور خود در زمینه مسایل مربوط به کمپ اشرف معرفی کرد.
بیش از ۳ هزار نفر از هواداران مجاهدین خلق در حال حاضر ساکن اردوگاه اشرف هستند.
اتحادیه اروپا نام سازمان مجاهدین خلق را از فهرست سازمان های تروریستی خود خارج کرده است. اتحادیه اروپا به کمک سازمان ملل متحد در تلاش است تا راه حل منطقی برای حل مشکل ساکنان اردوگاه اشرف پیدا کند . در حمله قبلی نیروهای تحت امر مالکی بیش از 38 نفر از ساکنان اشرف جان باختند.پیش بینی میشود که این بار مالکی از حمایت رژیم آخوندی برخوردار است فاقد توانائی لازم با شرایط بوجود آمده درسطح جهانی به سوی مجاهدین و پشتیبانی اتحادیه اروپا و پارلمانترها همچنین اعضای کنگره آمریکا از ساکنین اشرف برای یک یورش نظامی به ساکنان غیر نظامی این کمپ باشد.از طرفی رژیم آخوندی که بارها با حمایت و هدایت مالکی سعی در از بین بردن مجاهدین اشرف را داشت رعشه مرگ گرفته و نقشه های پلیدش را نقش بر آب می بسند
بیش از ۳ هزار نفر از هواداران مجاهدین خلق در حال حاضر ساکن اردوگاه اشرف هستند.
اتحادیه اروپا نام سازمان مجاهدین خلق را از فهرست سازمان های تروریستی خود خارج کرده است. اتحادیه اروپا به کمک سازمان ملل متحد در تلاش است تا راه حل منطقی برای حل مشکل ساکنان اردوگاه اشرف پیدا کند . در حمله قبلی نیروهای تحت امر مالکی بیش از 38 نفر از ساکنان اشرف جان باختند.پیش بینی میشود که این بار مالکی از حمایت رژیم آخوندی برخوردار است فاقد توانائی لازم با شرایط بوجود آمده درسطح جهانی به سوی مجاهدین و پشتیبانی اتحادیه اروپا و پارلمانترها همچنین اعضای کنگره آمریکا از ساکنین اشرف برای یک یورش نظامی به ساکنان غیر نظامی این کمپ باشد.از طرفی رژیم آخوندی که بارها با حمایت و هدایت مالکی سعی در از بین بردن مجاهدین اشرف را داشت رعشه مرگ گرفته و نقشه های پلیدش را نقش بر آب می بسند
نيروهای امنیتی به سمت دانش آموزان آتش گشودند / اردوغان : مردم سوریه دیر یا زود بشاراسد را سرنگون خواهند کرد
رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه اعلام کرد مردم سوریه دیر یا زود بشار
اسد را سرنگون خواهند کرد زیرا که دوره حکمرانی دیکتاتورها در سراسر جهان
در حال نابودی است. نخست وزیر ترکیه در گفتگو با شبکه خبری " سی ان ان "
آمریکا خطاب به بشاراسد گفت: " به هیچ وجه نمی توانی از طریق ظلم، بر
سرقدرت باقی بمانی. به هیچ وجه نمی توانی در برابر اراده مردم، ایستادگی
کنی." اردوغان افزود: "سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه ممکن است کمی
بیشتر طول بکشد اما دیر یا زود مردم سوریه حکومت اسد را سرنگون خواهند
کرد. ملت سوریه مانند مصر ، تونس و لیبی خواستار آزادی است." اردوغان
ادامه داد : " سرعت پیشرفت دموکراسی از حکومت های استبدادی پیشی گرفته
است. حکومت های دیکتاتوری در حال از بین رفتن هستند." از سوی دیگر علی حسن
عضو شبكه شام كه اخبار مربوط به مخالفان سوری را منتشر می کند امروز
يكشنبه 25-9-2011 اعلام كرد نیروهای امنیتی سوریه برای جلوگیری از شرکت
دانش آموزان در تظاهرات به سمت آنها آتش گشودند. وی در این زمینه افزود
نیروهای امنیتی سوریه برای اجرای طرح خود در جاهایی نزدیک مدارس مستقر شده
اند. این در حالی است که شورای انقلاب سوریه اعلام کرد دیروز شنبه 18
نفر از معترضان در شهرهای مختلف این کشور توسط نیروهای امنیتی کشته شدند.
همچنین بنا به گزارش شاهدان عینی تعدادی از نیروهای لباس شخصی هوادار
نظام که مخالفان آنها را " اوباش " می خوانند به سوی سفیر فرانسه هنگام
خروج از یک منطقه مسیحی نشین در بخش قدیمی دمشق تخم مرغ و گوجه پرتاب
کردند. اریک شوالیه سفير فرانسه در دمشق در این مورد گفت: " عده ای از
هواداران نظام سوریه در حالی که میله های آهنی در دست داشتند ، تخم مرغ و
سنگ به سوی ما پرتاب کردند."
۱۳۹۰ مهر ۴, دوشنبه
ایران زندان بزرگ: شش هزار محکوم از زندانهای کرج به زندان تهران بزرگ منتقل شدند
با روند فعلی که بحران های فزاینده در رژیم آخوندی وجود دارد در حکومت تحت حاکمیت آخوندی ایران به یک زندان بزرگ توسط رژیم تبدیل شده است
رسانه حکومتی خبر آنلاین ۴ مهر، مدیر کل زندانهای البرز میگوید ۱۵هزار زندانی باید از کرج به زندان بزرگ تهران در جاده فشافویه منتقل شوند. تاکنون ۶هزار زندانی انتقال یافتهاند. امیدسلیمی بنی: زندان بزرگ تهران، تاکنون ۶هزار نفر از زندانیان رجایی شهر کرج را پذیرش کرده، ولی هنوز روند انتقال محکومان از زندانهای استان البرز به زندان بزرگ تهران ادامه دارد.
بنا به گزارش همین رسانه حکومتی، تاکنون اطلاعات چندانی درباره زندان بزرگ تهران، منتشر نشده، ولی گفته شده که این زندان در اراضی جنوب تهران و در جاده فشافویه، واقع شده است. زندانی که از تیرماه امسال، اولین دربندان را به خود دید و قرار است تا پایان سال، ۹هزار نفر دیگر به سلولهایش منتقل شوند.
مدیر کل زندانهای استان البرز گفته: ”تاکنون بیش از شش هزارنفر بادر نظر گرفتن تمامی مسائل امنیتی از زندانهای استان البرز به زندان تهران بزرگ، جابهجا شدهاند و تا آخر سال انتقال بخش دیگری از زندانیان به آن مرکز، انجام خواهد شد“.
به گفته ابوالقاسم علوی وجود چهار زندان بزرگ در شهر کرج با توجه به شرایط حاضر آن یکی ار دغدغههای نمایندگان و مقامات و مسئولین شهری و استانی و ریاست سازمان زندانها وسایر مسئولین قضایی بوده، از این رو، اسماعیلی، رئیس سازمان زندانها دستورداده است تا بیش از ۱۵هزار نفر از زندانیان تهرانی به ”زندان تهران بزرگ“ واقع در جاده فشافویه منتقل شوند.
وی مشکلات زندانهای کرج را ”ناکافی بودن بودجه و اعتبارات، تراکم بیش از حد جمعیت کیفری در سطح زندانها“ و مشکلات عدیده زندانیان همچون فقر و کم سوادی برشمرد و گفت: ”بودجه سازمان زندانها پاسخگوی اقدامات سازمان نیست“.
از اوین، تا زندان بزرگ زندان معروف اوین، در شمال شهر که پذیرای بیش از ۶هزار زندانی جرایم مالی و امنیتی است، بازداشتگاه خیابان وزراء که در اختیار نیروی انتظامی قرار دارد و یک بازداشتگاه کوچک با ظرفیت ۱۵۰نفر در داخل شهر قرار دارند و اکنون زندان بزرگ تهران با ظرفیت بیش از ۱۵هزار نفر زندانی، افزوده شده و با احتساب زندانهای سایر شهرهای استان، از جمله قرچک ورامین که به زندانیان زن، اختصاص دارد، انتظار میرود تعداد زندانیان محبوس در ندامتگاه های تهران، به نزدیک ۲۲هزار نفر برسد.
این رسانه می افزاید، ”البته نباید از یاد برد زندانیان زندان بزرگ تهران و قرچک ورامین، زندانیانی هستند که سابقا از حوزه قضایی تهران به استان البرز برده شده بودند و با تفکیک این استان، این زندانیان به محل حبس خود باز میگردند. سخنگوی قوه قضاییه نیز در نشست خبری مردادماه خود با اشاره به حضور زندانیان در سایر زندانهای غیر از محل صدور رأی محکومیت، گفته بود: ”طبق آئین نامه سازمان زندانها، با صلاحدید قاضی و موافقت زندانی، میشود زندانی را در محلی به جز محل صدور رأی حبس، محبوس کرد“.
پیش از این، از سوی مدیر کل زندانهای استان لرستان، تعداد زندانیان کل کشور بیش از ۲۵۰هزار نفر عنوان شده بود و اسماعیلی، رئیس سازمان زندانها نیز در گفتگوی خود با خبرگزاری مهر از ”بدهکار بودن میلیاردی“ این سازمان به بازار، بهخاطر غذای زندانیان نام برده بود.
رسانه حکومتی خبر آنلاین ۴ مهر، مدیر کل زندانهای البرز میگوید ۱۵هزار زندانی باید از کرج به زندان بزرگ تهران در جاده فشافویه منتقل شوند. تاکنون ۶هزار زندانی انتقال یافتهاند. امیدسلیمی بنی: زندان بزرگ تهران، تاکنون ۶هزار نفر از زندانیان رجایی شهر کرج را پذیرش کرده، ولی هنوز روند انتقال محکومان از زندانهای استان البرز به زندان بزرگ تهران ادامه دارد.
بنا به گزارش همین رسانه حکومتی، تاکنون اطلاعات چندانی درباره زندان بزرگ تهران، منتشر نشده، ولی گفته شده که این زندان در اراضی جنوب تهران و در جاده فشافویه، واقع شده است. زندانی که از تیرماه امسال، اولین دربندان را به خود دید و قرار است تا پایان سال، ۹هزار نفر دیگر به سلولهایش منتقل شوند.
مدیر کل زندانهای استان البرز گفته: ”تاکنون بیش از شش هزارنفر بادر نظر گرفتن تمامی مسائل امنیتی از زندانهای استان البرز به زندان تهران بزرگ، جابهجا شدهاند و تا آخر سال انتقال بخش دیگری از زندانیان به آن مرکز، انجام خواهد شد“.
به گفته ابوالقاسم علوی وجود چهار زندان بزرگ در شهر کرج با توجه به شرایط حاضر آن یکی ار دغدغههای نمایندگان و مقامات و مسئولین شهری و استانی و ریاست سازمان زندانها وسایر مسئولین قضایی بوده، از این رو، اسماعیلی، رئیس سازمان زندانها دستورداده است تا بیش از ۱۵هزار نفر از زندانیان تهرانی به ”زندان تهران بزرگ“ واقع در جاده فشافویه منتقل شوند.
وی مشکلات زندانهای کرج را ”ناکافی بودن بودجه و اعتبارات، تراکم بیش از حد جمعیت کیفری در سطح زندانها“ و مشکلات عدیده زندانیان همچون فقر و کم سوادی برشمرد و گفت: ”بودجه سازمان زندانها پاسخگوی اقدامات سازمان نیست“.
از اوین، تا زندان بزرگ زندان معروف اوین، در شمال شهر که پذیرای بیش از ۶هزار زندانی جرایم مالی و امنیتی است، بازداشتگاه خیابان وزراء که در اختیار نیروی انتظامی قرار دارد و یک بازداشتگاه کوچک با ظرفیت ۱۵۰نفر در داخل شهر قرار دارند و اکنون زندان بزرگ تهران با ظرفیت بیش از ۱۵هزار نفر زندانی، افزوده شده و با احتساب زندانهای سایر شهرهای استان، از جمله قرچک ورامین که به زندانیان زن، اختصاص دارد، انتظار میرود تعداد زندانیان محبوس در ندامتگاه های تهران، به نزدیک ۲۲هزار نفر برسد.
این رسانه می افزاید، ”البته نباید از یاد برد زندانیان زندان بزرگ تهران و قرچک ورامین، زندانیانی هستند که سابقا از حوزه قضایی تهران به استان البرز برده شده بودند و با تفکیک این استان، این زندانیان به محل حبس خود باز میگردند. سخنگوی قوه قضاییه نیز در نشست خبری مردادماه خود با اشاره به حضور زندانیان در سایر زندانهای غیر از محل صدور رأی محکومیت، گفته بود: ”طبق آئین نامه سازمان زندانها، با صلاحدید قاضی و موافقت زندانی، میشود زندانی را در محلی به جز محل صدور رأی حبس، محبوس کرد“.
پیش از این، از سوی مدیر کل زندانهای استان لرستان، تعداد زندانیان کل کشور بیش از ۲۵۰هزار نفر عنوان شده بود و اسماعیلی، رئیس سازمان زندانها نیز در گفتگوی خود با خبرگزاری مهر از ”بدهکار بودن میلیاردی“ این سازمان به بازار، بهخاطر غذای زندانیان نام برده بود.
۱۳۹۰ مهر ۳, یکشنبه
درعصرطلایی جهل همه جا را فراگرفته بود
خانبابا:
من وظیفه خود میدانم در سال گرد جنگ ویرانگر ایران و عراق که پس مانده های خمینی آن را دفاع مقدس مینامند کمی به جوانان وطنم از آن بنویسم . نمیخواهم در اینجا یک نوشته بالا بلندی بنویسم فقط چند خط از خمینی و تمام پیروانش مینویسم که جوانان امروز که جنگ را ندیده اند گول این اراذل را نخورند این جنگ برای خمینی نعمت اللهی بود و خواست خمینی بود در سایه این جنگ آگاه ترین فرزندان ایران را اعدام و در زیر شکنجه از بین ببرد بخاطر همان هم جنگ را نعمت اللهی میدانست و تمام قدرتش را بکار گرفته بود که تنور جنگ را گرم نگهدارد در این جنگ بیش از یک میلیون جوان ایران را به کشتن دادند و به گفته خودشان هزار میلییارد دلار خرج جنگ شد . بگفته خود رفسنجانی جنایتکار که بعد از خمینی دجال دوم نفر این رژیم بود خمینی شعارش راه قدس از کربلا میگذارد بود ولی رفسنجانی امسال در خاطراتش گفته است که امام به ما میگفت که در همان مرزها جنگ را ادامه بدهید مبادا وارد خاک عراق بشوید که مردم شیعه عراق از ما رنجیده بشوند . در واقع این شهادت رفسنجانی نشان میدهد که جنگ نه برای ایران و نه مقدس بود فقط خواست شخصی خمینی دجال بود که در سایه این جنگ دیگر اندیشان را سر به نیست بکند . وقتی که هزار زندانی سیاسی را اعدام میکردند تعداد زیادی از جبهه جنازه می آوردند که روی آن تعداد اعدامی ها را می پوشاندند حتی آن تعداد بچه ها که در جبهه ها زخمی بودند هر وقت اعدام ها زیاد بودند به آنها نیز تیر خلاص میزدند و برای پوشاندن روی اعدامی ها به شهرهای مختلف میفرستادند . پس این جنگ تنها و تنها برای خمینی مقدس و نعمت اللهی بود نه برای ملت ایران برای ملت ایران ویرانگر بود و یک بلای بود که خمینی درست کرده بود . مهدی خزعلی فرزند آخوند خزعلی جدیدأ خطاب به سبزوار رضایی گفته است یادتی سربچه ها در جبهه مثل هنوانه می ترکیدند؟ من را مجبور کن که همه چیز را بگویم که مادران آنها یقه هم تو را و هم اربابت را بگیرند . مهدی خزعلی همان بچه ها را میگوید که خودش نیز آن موقع به سر آنها شلیک میکرد که کاروان دفن شهدا در شهرها به راه به اندازند ولی باز این آخوند زاده نمیگوید چرا سر بچه های مردم مثل هنوانه می ترکیدند جای سئوال است چرا نمیگوید . ای جوانان ایرانزمین این را بدانید این جنگ برای خمینی و رژیمش نعمت بود اصلأ دفاع در کار نبود . این دهه یعنی از 1357 تا 1367 خونین ترین تاریج ایران بود اگر تمام جنایتهای رژیم را جمع بکنیم 99 در صد این جنایتها در این دهه به اتفاق افتاد که میر حسین موسوی بی شرمانه آن دهه را عصر طلایی امام دجالش مینامد و آرزو میکند که به عصر طلایی امام خونخوارش برگردد . آن موقع این جنگ را برای سرکوب مخالفان نظام مقدس خمینی به راه انداختند و الان نیز قربانیان آن دهه را میخواهند باز در سایه همان جنگ خمینی خائن به ایران نشان بدهند . باورکنید خمینی این جنگ را به هیچ عنوان تمام نمیکرد همان ارتش آزادی بخش مجاهدین خلق ایران باعث دخته شدن جنگ خمینی شد . حالا میخواهد مجاهدین را خائن و خودشان را وطن پرست جا بزنند ولی تاریخ حرف خود را خواهد زد . یک تعداد خود فروش و خائن نیز در این راستا قلم میزنند که خمینی و تمام دار و دسته اش را وطن پرست نشان بدهند ولی باید گفت زیاد نمانده است که تمام حقایق برای همه روشن شود این اراذل که امروز خودشان را اصلاح طلب و مدره نشان میدهند موقعی که لاجوردی دژخیم به درک واصل شده بود آن را سرباز دلسوز مینامیدند همان لاجوردی هیچ حرمت را در امان نگذاشت همه حرمت ها را درید .
درعصرطلایی جهل همه جا را فراگرفته بود
نعره جنگ جنگ دیو آدم خوار
همه جا را برگرفته بود
هاج و واج و انجزه انجزه وعده !
راستش نفهمیدم چه بود
اما تمام وسعت ایران را بر گرفته بود
غرش بمب و دود باروت
تمام آسمان وطنم را غم گرفته بود
فریاد مادرداغدیده ونفرین خواهراز دست رفته
سر تا پای این نظام را بر گرفته بود
هیچ جا امن نبود دهه دهه ی خونین بود
تنها اراذل و اوباش این عصر را جشن گرفته بود
هزاران جنازه را در شهرو روستا پخش می کردند
انگار این ملت سهم گرفته بود
شعار راه قدس از کربلا می گذارد
باورکنید این دجال قلنج قدس گرفته بود
نعمت را درجنگ ویرانگر می دانست
واعظان نظام پلید درمحراب و منبر دم گرفته بود
به علم و دانش تاختند و دانشگاه ها بستند
انگارقوم چنگیزخان مغول جون گرفته بود
عطاران را اسیر کردند
جوانان را تیرباران، خمینی جنون هارگرفته بود
خون میریخت و خون می خورد
مرض خون خواری گرفته بود
خمینی هزار هزار فتوای اعدام صادر می کرد
ده ها هزار جنازه از جبهه می آوردند
روی خون را با خون گرفته بود
جنگ و اعدام را نعمت اللهی می شمورد
خمینی خود را اللهی می دانست
این ملت را به سخره گرفته بود
درجماران به صندل اتوبوس لم داده بود
این دیو خونخوار در گرداب خون هار گرفته بود
من وظیفه خود میدانم در سال گرد جنگ ویرانگر ایران و عراق که پس مانده های خمینی آن را دفاع مقدس مینامند کمی به جوانان وطنم از آن بنویسم . نمیخواهم در اینجا یک نوشته بالا بلندی بنویسم فقط چند خط از خمینی و تمام پیروانش مینویسم که جوانان امروز که جنگ را ندیده اند گول این اراذل را نخورند این جنگ برای خمینی نعمت اللهی بود و خواست خمینی بود در سایه این جنگ آگاه ترین فرزندان ایران را اعدام و در زیر شکنجه از بین ببرد بخاطر همان هم جنگ را نعمت اللهی میدانست و تمام قدرتش را بکار گرفته بود که تنور جنگ را گرم نگهدارد در این جنگ بیش از یک میلیون جوان ایران را به کشتن دادند و به گفته خودشان هزار میلییارد دلار خرج جنگ شد . بگفته خود رفسنجانی جنایتکار که بعد از خمینی دجال دوم نفر این رژیم بود خمینی شعارش راه قدس از کربلا میگذارد بود ولی رفسنجانی امسال در خاطراتش گفته است که امام به ما میگفت که در همان مرزها جنگ را ادامه بدهید مبادا وارد خاک عراق بشوید که مردم شیعه عراق از ما رنجیده بشوند . در واقع این شهادت رفسنجانی نشان میدهد که جنگ نه برای ایران و نه مقدس بود فقط خواست شخصی خمینی دجال بود که در سایه این جنگ دیگر اندیشان را سر به نیست بکند . وقتی که هزار زندانی سیاسی را اعدام میکردند تعداد زیادی از جبهه جنازه می آوردند که روی آن تعداد اعدامی ها را می پوشاندند حتی آن تعداد بچه ها که در جبهه ها زخمی بودند هر وقت اعدام ها زیاد بودند به آنها نیز تیر خلاص میزدند و برای پوشاندن روی اعدامی ها به شهرهای مختلف میفرستادند . پس این جنگ تنها و تنها برای خمینی مقدس و نعمت اللهی بود نه برای ملت ایران برای ملت ایران ویرانگر بود و یک بلای بود که خمینی درست کرده بود . مهدی خزعلی فرزند آخوند خزعلی جدیدأ خطاب به سبزوار رضایی گفته است یادتی سربچه ها در جبهه مثل هنوانه می ترکیدند؟ من را مجبور کن که همه چیز را بگویم که مادران آنها یقه هم تو را و هم اربابت را بگیرند . مهدی خزعلی همان بچه ها را میگوید که خودش نیز آن موقع به سر آنها شلیک میکرد که کاروان دفن شهدا در شهرها به راه به اندازند ولی باز این آخوند زاده نمیگوید چرا سر بچه های مردم مثل هنوانه می ترکیدند جای سئوال است چرا نمیگوید . ای جوانان ایرانزمین این را بدانید این جنگ برای خمینی و رژیمش نعمت بود اصلأ دفاع در کار نبود . این دهه یعنی از 1357 تا 1367 خونین ترین تاریج ایران بود اگر تمام جنایتهای رژیم را جمع بکنیم 99 در صد این جنایتها در این دهه به اتفاق افتاد که میر حسین موسوی بی شرمانه آن دهه را عصر طلایی امام دجالش مینامد و آرزو میکند که به عصر طلایی امام خونخوارش برگردد . آن موقع این جنگ را برای سرکوب مخالفان نظام مقدس خمینی به راه انداختند و الان نیز قربانیان آن دهه را میخواهند باز در سایه همان جنگ خمینی خائن به ایران نشان بدهند . باورکنید خمینی این جنگ را به هیچ عنوان تمام نمیکرد همان ارتش آزادی بخش مجاهدین خلق ایران باعث دخته شدن جنگ خمینی شد . حالا میخواهد مجاهدین را خائن و خودشان را وطن پرست جا بزنند ولی تاریخ حرف خود را خواهد زد . یک تعداد خود فروش و خائن نیز در این راستا قلم میزنند که خمینی و تمام دار و دسته اش را وطن پرست نشان بدهند ولی باید گفت زیاد نمانده است که تمام حقایق برای همه روشن شود این اراذل که امروز خودشان را اصلاح طلب و مدره نشان میدهند موقعی که لاجوردی دژخیم به درک واصل شده بود آن را سرباز دلسوز مینامیدند همان لاجوردی هیچ حرمت را در امان نگذاشت همه حرمت ها را درید .
درعصرطلایی جهل همه جا را فراگرفته بود
نعره جنگ جنگ دیو آدم خوار
همه جا را برگرفته بود
هاج و واج و انجزه انجزه وعده !
راستش نفهمیدم چه بود
اما تمام وسعت ایران را بر گرفته بود
غرش بمب و دود باروت
تمام آسمان وطنم را غم گرفته بود
فریاد مادرداغدیده ونفرین خواهراز دست رفته
سر تا پای این نظام را بر گرفته بود
هیچ جا امن نبود دهه دهه ی خونین بود
تنها اراذل و اوباش این عصر را جشن گرفته بود
هزاران جنازه را در شهرو روستا پخش می کردند
انگار این ملت سهم گرفته بود
شعار راه قدس از کربلا می گذارد
باورکنید این دجال قلنج قدس گرفته بود
نعمت را درجنگ ویرانگر می دانست
واعظان نظام پلید درمحراب و منبر دم گرفته بود
به علم و دانش تاختند و دانشگاه ها بستند
انگارقوم چنگیزخان مغول جون گرفته بود
عطاران را اسیر کردند
جوانان را تیرباران، خمینی جنون هارگرفته بود
خون میریخت و خون می خورد
مرض خون خواری گرفته بود
خمینی هزار هزار فتوای اعدام صادر می کرد
ده ها هزار جنازه از جبهه می آوردند
روی خون را با خون گرفته بود
جنگ و اعدام را نعمت اللهی می شمورد
خمینی خود را اللهی می دانست
این ملت را به سخره گرفته بود
درجماران به صندل اتوبوس لم داده بود
این دیو خونخوار در گرداب خون هار گرفته بود
۱۳۹۰ مهر ۲, شنبه
این لیست را باید زنگوله کرد و مثل روباه های حاجی نصرالله به گردن این استادان و متخصصان حقوق بشر ولایت نشان انداخت
در شهر ما یک حاجی نصر الله بود بسیار آدم خوب و باشخصیتی بود به همه کمک
میکرد کلأ آدم خوشنامی بود حاجی نصرالله یک مرغداری داشت یک شب تعداد روباه
توی مرغداری حاجی افتاده بودند تعداد زیادی از مرغهای حاجی را خفه کرده
بودند کارگرها دوتا از این روباه ها را زنده گرفته بودند خواسته بودند که
آنها را بکشند ولی حاجی اجازه نداده بود به پسرش که رفیق من هم بود گفته
بود برو دوتا زنگوله با زنجیر بخر بیار پسرش نیز زنگوله ها را خیریده و
آورده بود به بابایش تحویل داده بود حاجی نصرالله زنگوله ها را بسته بود به
گردن روباه ها و آنها را ول کرده بود بعد از آن این روباه ها در منطقه
معرف شده بودند روباه های حاجی نصرالله شکارچی ها و یا چوپانها هر روز از
این روباه ها یک خبری اخباری برای ملت می آوردند روباه های حاجی نصرالله
را امروز در فلان منطقه دیدیم خیلاصه بعد از آن روباه ها هر جا میرفتند
صدای زنگوله ها به صدا در می آمد و این زنگوله ها باعث شده بود که دیگر
روباه ها نمیتوانستند برای سیرکردن شکمشان چیزی را شکار بکنند . از طرف
دیگر معرف شده بودند که همه این روباه ها را میشناخت اول به روباه های حاجی
نصرالله معرف بودند بعد در بین مردم معرف شدند روباه های زنگوله دار آنقدر
گرسنه مانده بودند که از گرسنگی مردند . دوستان و یاران و ای ملت شریف
ایران من از شما خواهش میکنم این 37 نفر خائن که طوماری را برعلیه دشمن
سرسخت آخوندها یعنی مجاهدین خلق ایران امضاء کردند همان طومار را مثل
زنگوله به گردن این خیانتکارها آویزان کنیم نگذاریم به فراموشی سپرده بشوند
مثل روباه های حاجی نصرالله هرجا رفتند همه بشناسند که اینها چه
خیانتکارهای هستند و برای سیرکردن شکم زن و بچه خودشان حاضرند که یک ملت را
نیز قربانی بکنند . من میدونم الان تعداد خود فروش و مزدور و قلم زن
ولایت جهل و جنایت میان به من مارک مجاهد میزنند ولی باکی نیست بگذارهرچه
لجن دارند بالا بیارند . و بگذار صفها مشخص بشود . من به حرمت انسان و به
حرمت قلم و به خون شهیدان راه آزادی ملت ایران قسم خورده ام که واقعیت را
بگم و بنویسم . من اسامی این اراذل را برایتان مینویسم . 1 دکتراروند
آبراهامیان یکی از امضاء کنندگان این لیست کثیف است 2 دکتر علی انصاری 3
رضا اصلان4 دکترشائول بخاش 5 دکتر مهرزاد بروجردی 6 دکتر خوان کول 7 جیمز
دابینز 8 دکتر فریده فرهی 9 دخی فصیحیان 10 هادی قائمی11 دکتر فاطمه حقیقت
جو12 دکترکوین هریس13 دکترنادرهاشمی 14 دکتر رامین جهانبگلو15 دکترمحسن
کدوی یور .( همان آخوند شیاد محسن کدیور) 16 دکتر مهران کامروا 17 دکتر
استفان کینزر18 سفیر جان لیمبرت 19 دکتر اسکات لوکاس 20 فیروزه محمودی 21
رضا مرعشی 22 آزاده معاونی23 دکتر رسول نفیسی 24 سحر نمازیخواه 25
دکترتریتا پارسی 26 دکتر پل پیلر 27 دکتر نسرین رحیمیه 28 دکتر ر.ک رضائی
29 جیسن رضائیان30 دکتراحمد صدری 31 دکتر محمود صدری32 دکترمحمود سهیمی 33
الهه شرف پور-هیکس 34 ساسان شعاع منش 35 دکتر گری سیک 36 دکترجان تیرمن 37
وین وایت . انستیتوی خاورمیانه . این 37 نفر یک توماری را امضاء کردند که
مجاهدین خلق ایران را آمریکا از لیست تروریستی خود نگهدارد. در یک برنامه
دیدم که از دکتر رسول نفیسی سئوال شد برای چه شما این تومار را امضاء کرده
اید خیلی راحت گفت من از این میترسم که اسم مجاهدین از لیست در بیاد جوانان
ملت ایران را جذب بکنند در مقابل رژیم برای اینکه این جوانان جذب مجاهدین
نشوند و درنبرد با رژیم کشته نشوند من امضا کردم ... من خوب میدونم که
مجاهدین اگر جذابیت نداشتند تاحالا هزار بار از بین رفته بودند . در رابطه
با جذابیت مجاهدین هیچ حرف ندارم با اینکه شدیدترین ضربه ها را به مجاهدین
زدند چه در داخل ایران و چه در خارج ایران ولی خوب مجاهدین توان برطرف
کردند این ضربه ها را دارند ... این آقای استاد رسول نفیسی، دکتر ولایت جهل
آنقدر منفور است که از این میترسند که یک سازمانی بتواند جوانان وطن را
جمع بکند و با این رژیم ضد بشر بجنگد از این می ترسد . ولی از این نمی ترسد
که هر روز ملت ایران را اعدام میکنند و شکنجه میکنند و شلاق میزنند و به
طرف نابودی میبرند دنبال بمب اتم هستند اگر غرب مطمئن باشد که رژیم تنها یک
بمب اتمی درست کرده است خاک ایران را با بمب های اتمی وحشی خود شوخم
خواهند زد از این نمیترسد ... یک کلمه نمیگوید که از ولایت تکه استخوانی به
جلوی این استادان اراذل انداخته میشود بله خود ولی فقیه این اراذل دستور
میدهد که جلوی این رذلها هر ماه تکه استخوانی انداخته شود ... همه این را
میدانیم که مجاهدین در عراق یک شهر به اسم اشرف دارند در این شهر 3400
مجاهد خلق ساکن هستند و در محاصره کامل نیروی قدس رژیم هستند تا الان هم
دوبار به این ساکنین که دست خالی نیز هستند حمله خون بار شده است و تعداد
از مجاهدین شهید شدند و تعداد زیادی زخمی شدند . فرمان این حمله ها را
نیزخود خامنه ای جلاد مستقیمأ به نوری المالکی میدهد و مالکی نیزحمله ها
را شخصأ فرماندهی میکند . واقعأ هر انسان بی طرف آن صحنه های غرور آفرین که
زن مجاهد خلق با دست خالی در مقابل لشکریان مالکی مثل شیر ایستاده را
ببیند بخود می بالد که عجب شیران وجود دارند بی باک و بیم ایستاده اند من
مطمئنم که هزار بار لعنت بر خمینی و خامنه ای و مالکی خواهد گفت اگر نگوید
باید بهش شک کرد . هر دفعه هم که حمله میکنند این را بهانه میگیرد که اسم
مجاهدین در لیست تروریستی آمریکا است. اینها تروریستند . مجاهدین با هزار
مکافات کاری کرده بودند که باید آمریکا اسم مجاهدین را از لیست درمی آورد .
این اراذل که اکثرأ یا متخصص حقوق بشر و یا استاد دانشگاه و یا دکتر هستند
به وزارت خارجه آمریکا دخیل بستند که نباید اسم مجاهدین را از لیست در
بیاری . دوستان بی شرافتی را میبینید؟ بخاطر همان میگویم باید مثل روباه
های حاجی نصرالله به گردن این اراذل زنگوله انداخته شود همان لیست امضاء که
خودشان کرده اند بجای زنگوله باید به گردن اینها انداخت و نباید بگذاریم
این رذلها به فراموشی سپرده بشوند . 3400 مجاهد میدونید یعنی چه؟ اگر
دستشان را مماشاتگران بی رحم و بی شخصیت باز بگذارند توان پس گرفتن ایران
را دارند من به این نکته ایمان دارم . و این را استخوان خوارهای خارجه نشین
نیز خیلی خوب میدونند که چکار میکنند ولی بنظر خودشان ما نمیفهمیم که
اینها چکار میکنند و برای چه خودشان را اینقدر رسوا میکنند بخاطر همان تکه
استخوان همه چیزیشان را میفروشند . زنده باد ایران زنده باد مبارزه با رژیم
ضد بشر آخوندها زنده باد نام و راه شهیدان راه آزادی ملت ایران لعنت بر
خمینی و پیروانش - از:خانبابا
اتحاد جمهوری اسلامی و اسراییل علیه کشور فلسطین
منصور امان
مُخالفت با اعلام تشکیل کشور فلسطین و درخواست به رسمیت شناخته شدن بین
المللی آن، اسراییل، جمهوری اسلامی و حماس را در یک جبهه بسیار تماشایی
مُتحد ساخته است.
در حالی که از رام الله تا قاهره موجی از همبستگی، تهاجُم سیاسی دولت خودگردان فلسطین را پُشتیبانی می کند، رژیم راست گرای افراطی اسراییل، حاکمان تهران و شبه نظامیان حماس یک صدا به مُخالفت با این اقدام برخاسته و دولت خودگردان را زیر حملات مُشترکی قرار داده اند.
جالب این جاست که اعضای این ائتلاف، علت رویکرد خود را نیز با استدلال یکسانی توضیح می دهند. اسراییل به تهدید حماس و جمهوری اسلامی و سوواستفاده آنها برای ایجاد یک "غزه دیگر" استناد می کند و جمهوری اسلامی و حماس نیز سوواستفاده اسراییل از این طرح برای تداوم اشغال و تهدید همسایگان را حُجت می گیرند.
تا پیش از این، بُنیادگرایان اسلامی و یهودی با سیاست تقابُلی و تنش آفرینانه، یکدیگر را تقویت کرده اند. موشکهای بی خاصیت حماس همان قدر به پروار شدن سیاست اشغالگرانه و تجاوزکارانه اسراییل یاری رسانده است که حملات تلافی جویانه این کشور علیه شهروندان غیرنظامی، به قُدرت گرفتن حماس.
همین بهره گیری مُتقابل در مورد لفاظیهای جمهوری اسلامی علیه اسراییل که با پخش پول و اسلحه بین شبه نظامیان لُبنانی و فلسطینی تکمیل می شود و استفاده استراتژیک اسراییل از آن برای بقای خود نیز صادق است.
نا گُفته پیداست که هدف بازیگران این سناریوی وحشت پراکنی، جلوگیری از ایجاد فضا و شکل گیری شرایط برای طرح و عملی شدن راه عادلانه ی برون رفت از بُحران کُهنه ی اسراییل - فلسطین است.
ابتکار تشکیلات خودگردان در بدترین موقعیت برای جمهوری اسلامی ارایه شده است. رژیم ولایت فقیه در همان حال که مُطالبه کنندگان آزادی و عدالت در ایران را به گُلوله بسته و به روی شهروندان تیغ کشیده است، با تمام توان علیه "بهار عربی" در سوریه نیز به حرکت درآمده است. جبهه گیری عُریان رژیم آیت الله خامنه ای در کنار اسراییل علیه خواست مردُم فلسطین و حمله ی هیستریک به رهبران آنها، به گونه قطعی جایگاه آن به عُنوان دُشمن بهار اجتماعی در منطقه را تثبیت می کند. این یک ضربه ی کارای دیگر به سیاست جنگ نمایندگیها و ایجاد ضربه گیر در کانونهای بُحرانی منطقه به شمار می رود.
ارتجاع اسلامی و استبداد و دیکتاتوری سیاسی بازنده های اصلی پروسه تحولات دموکراتیک در خاورمیانه و شُمال آفریقا هستند. این واقعیت را اجبار جمهوری اسلامی به پا گذاشتن به باتلاق جبهه گیری علیه مردُم سوریه و فلسطین به روشنی نشان می دهد.
در حالی که از رام الله تا قاهره موجی از همبستگی، تهاجُم سیاسی دولت خودگردان فلسطین را پُشتیبانی می کند، رژیم راست گرای افراطی اسراییل، حاکمان تهران و شبه نظامیان حماس یک صدا به مُخالفت با این اقدام برخاسته و دولت خودگردان را زیر حملات مُشترکی قرار داده اند.
جالب این جاست که اعضای این ائتلاف، علت رویکرد خود را نیز با استدلال یکسانی توضیح می دهند. اسراییل به تهدید حماس و جمهوری اسلامی و سوواستفاده آنها برای ایجاد یک "غزه دیگر" استناد می کند و جمهوری اسلامی و حماس نیز سوواستفاده اسراییل از این طرح برای تداوم اشغال و تهدید همسایگان را حُجت می گیرند.
تا پیش از این، بُنیادگرایان اسلامی و یهودی با سیاست تقابُلی و تنش آفرینانه، یکدیگر را تقویت کرده اند. موشکهای بی خاصیت حماس همان قدر به پروار شدن سیاست اشغالگرانه و تجاوزکارانه اسراییل یاری رسانده است که حملات تلافی جویانه این کشور علیه شهروندان غیرنظامی، به قُدرت گرفتن حماس.
همین بهره گیری مُتقابل در مورد لفاظیهای جمهوری اسلامی علیه اسراییل که با پخش پول و اسلحه بین شبه نظامیان لُبنانی و فلسطینی تکمیل می شود و استفاده استراتژیک اسراییل از آن برای بقای خود نیز صادق است.
نا گُفته پیداست که هدف بازیگران این سناریوی وحشت پراکنی، جلوگیری از ایجاد فضا و شکل گیری شرایط برای طرح و عملی شدن راه عادلانه ی برون رفت از بُحران کُهنه ی اسراییل - فلسطین است.
ابتکار تشکیلات خودگردان در بدترین موقعیت برای جمهوری اسلامی ارایه شده است. رژیم ولایت فقیه در همان حال که مُطالبه کنندگان آزادی و عدالت در ایران را به گُلوله بسته و به روی شهروندان تیغ کشیده است، با تمام توان علیه "بهار عربی" در سوریه نیز به حرکت درآمده است. جبهه گیری عُریان رژیم آیت الله خامنه ای در کنار اسراییل علیه خواست مردُم فلسطین و حمله ی هیستریک به رهبران آنها، به گونه قطعی جایگاه آن به عُنوان دُشمن بهار اجتماعی در منطقه را تثبیت می کند. این یک ضربه ی کارای دیگر به سیاست جنگ نمایندگیها و ایجاد ضربه گیر در کانونهای بُحرانی منطقه به شمار می رود.
ارتجاع اسلامی و استبداد و دیکتاتوری سیاسی بازنده های اصلی پروسه تحولات دموکراتیک در خاورمیانه و شُمال آفریقا هستند. این واقعیت را اجبار جمهوری اسلامی به پا گذاشتن به باتلاق جبهه گیری علیه مردُم سوریه و فلسطین به روشنی نشان می دهد.
ارگان ولیفقیه رژیم، پاسدار احمدینژاد را به دروغ گفتن و حمایت از اختلاس در باندش متهم کرد
ارگان ولیفقیه رژیم، پاسدار احمدینژاد را به دروغ گفتن و حمایت از اختلاس در باندش متهم کرد
ارگان ولیفقیه رژیم در سرمقاله امروز خود، احمدینژاد را هدف حملات شدید قرار داد و آشکارا وی را به دروغ گفتن و حمایت از فساد و اختلاس و پلیدی در باندش متهم کرد.
پاسدار شریعتمداری نماینده خامنهای در روزنامه کیهان، در سرمقاله امروز با اشاره به اظهارات احمدینژاد و اطلاعیه مشایی رئیس دفتر او علیه باند رقیب، نوشت: اکنون رئیس دفتر آقای احمدینژاد باید توضیح بدهد چگونه ادعا میکند که اختلاس بانکی اخیر توسط دولت شناسایی و مورد رسیدگی قرار گرفته بود و چرا این دروغ بزرگ را به ریاست محترم جمهوری انتقال داده و ایشان نیز در سخنرانی خود با قاطعیت آن را تکرار کردهاند.
نماینده ولیفقیه ارتجاع در ارگان او، به بهانه اطرافیان احمدینژاد، وی را آماج حمله بیسابقه قرار داد و افزود: «جناب احمدینژاد، یکی از بزرگترین خیانتهای جریان انحرافی در حق شما این است که جنابعالی را وادار به دفاع از برخی پلیدیها کرده است و... بنابراین، جناب آقای احمدینژاد، خود را از محاصره حلقه انحرافی خارج کنید تا به جای فریادهای به حق مبارزه با مفاسد اقتصادی که بر زبان داشتید، مجبور به حمایت از فساد اقتصادی کلان این و آن نشوید؟!»
ارگان خامنهای در بخش دیگری از سرمقاله خود، به نمونه دیگری از دزدیهای این باند اشاره کرد و نوشت: «... یکی از معاونان رئیس سازمان میراث فرهنگی، که از اعضای حلقه انحرافی نیز هست، تعداد قابل توجهی از اشیاء عتیقه و گرانبها را از موزه ملی خارج کرده و با واسطه چند دلال، به فروش رسانده، یا در حال فروش بوده است. استدعا داریم در این باره تحقیق بفرمائید، تا چند روز دیگر و یا چند هفته و ماه دیگر که ماجرای این سوءاستفاده اقتصادی برملا شد، حلقه انحرافی، ... شما را مجبور به حمایت از این فساد اقتصادی کلان نیز نکند.
ارگان ولیفقیه رژیم در سرمقاله امروز خود، احمدینژاد را هدف حملات شدید قرار داد و آشکارا وی را به دروغ گفتن و حمایت از فساد و اختلاس و پلیدی در باندش متهم کرد.
پاسدار شریعتمداری نماینده خامنهای در روزنامه کیهان، در سرمقاله امروز با اشاره به اظهارات احمدینژاد و اطلاعیه مشایی رئیس دفتر او علیه باند رقیب، نوشت: اکنون رئیس دفتر آقای احمدینژاد باید توضیح بدهد چگونه ادعا میکند که اختلاس بانکی اخیر توسط دولت شناسایی و مورد رسیدگی قرار گرفته بود و چرا این دروغ بزرگ را به ریاست محترم جمهوری انتقال داده و ایشان نیز در سخنرانی خود با قاطعیت آن را تکرار کردهاند.
نماینده ولیفقیه ارتجاع در ارگان او، به بهانه اطرافیان احمدینژاد، وی را آماج حمله بیسابقه قرار داد و افزود: «جناب احمدینژاد، یکی از بزرگترین خیانتهای جریان انحرافی در حق شما این است که جنابعالی را وادار به دفاع از برخی پلیدیها کرده است و... بنابراین، جناب آقای احمدینژاد، خود را از محاصره حلقه انحرافی خارج کنید تا به جای فریادهای به حق مبارزه با مفاسد اقتصادی که بر زبان داشتید، مجبور به حمایت از فساد اقتصادی کلان این و آن نشوید؟!»
ارگان خامنهای در بخش دیگری از سرمقاله خود، به نمونه دیگری از دزدیهای این باند اشاره کرد و نوشت: «... یکی از معاونان رئیس سازمان میراث فرهنگی، که از اعضای حلقه انحرافی نیز هست، تعداد قابل توجهی از اشیاء عتیقه و گرانبها را از موزه ملی خارج کرده و با واسطه چند دلال، به فروش رسانده، یا در حال فروش بوده است. استدعا داریم در این باره تحقیق بفرمائید، تا چند روز دیگر و یا چند هفته و ماه دیگر که ماجرای این سوءاستفاده اقتصادی برملا شد، حلقه انحرافی، ... شما را مجبور به حمایت از این فساد اقتصادی کلان نیز نکند.
اشتراک در:
پستها (Atom)